love story

به نام تک نوازنده ی گیتار عشق.......

 بایدبدجنس باشی..!!تاعاشقت باشن..!!

بایدخیانت کنی...!!.......تا دیوونه ات باشن....!!

باید دروغ بگی.......!!........تاهمیشه توفکرت باشن.....!!

بایدهی رنگ عوض کنی....!!......تادوستت داشته باشند.......!!

اگه ساده ای....!!اگه باوفایی.....!!اگه یگ رنگی...!!......"همیشه تنهایی"........!!!!

نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:باید,,,,,,,,,,,,ساعت 11:32 توسط shabnam shalchi| |

 وقتی رسیدی که شکسته بودم

از همه ی آدما خسته بودم

وقتی رسیدی که نبود امیدی

اما تو مثل معجزه رسیدی

وقتی رسیدی که شکسته بودم

از همه ی آدما خسته بودم

بعد یه عالم اشک و بغض و فریاد

خدا تو رو برای من فرستاد

خوب می دونم جای تو رو زمین نیست

خیلیه فرق تو فقط همین نیست

آدمای قصه های گذشته

به کسی مثل تو میگن فرشته

فرشته ی نجات، فرشته ی نجات

تو جون ازم بخواه، اونم کمه برات

فرشته ی نجات، فرشته ی نجات

تو جون ازم بخواه، اونم کمه برات

رسیدی از یه جا که آشنا بود

شبیه تو فقط تو قصه ها بود

تو از یه جای خیلی دور اومدی

قفلو شکستی مثل نور اومدی

تو همونی که آرزوی من بود

همیشه هرجا روبروی من بود

شبا تو خوابم تو رو دیده بودم

خیلی شبا بهت رسیده بودم

خوب می دونم جای تو رو زمین نیست

خیلیه فرق تو فقط همین نیست

آدمای قصه های گذشته

به کسی مثل تو میگن فرشته

فرشته ی نجات، فرشته ی نجات

تو جون ازم بخواه، اونم کمه برات

فرشته ی نجات، فرشته ی نجات

تو جون ازم بخواه، اونم کمه برات

نوشته شده در چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:فرشته ی نجات,ساعت 19:24 توسط shabnam shalchi| |

 تورا نمی بخشم نه بخاطر اشکهایی که برایت  می ریزم. نمی بخشم نه بخاطر روزها
و شبهایی که از تنهایی لرزیدم و فرو افتادم. نمی بخشم ات نه بخاطر دلی که 
روزهاست از دلتنگی جان می دهد. نمی بخشم ات نه بخاطر اینکه رهایم کردی و 
رفتی.نمی بخشم ات بخاطر همه ی آنچه را که با بی صاحب کردن دلم باعث شدی مثل سرب داغ فرو دهم.
نمی بخشم ات بخاطر اینکه کمی مانده به پایان آن سفر طولانی چنان رهایم کردی که
هیچ هم سفری این چنین همراهش را در سیاهی و ظلمت ناکجا آباد رها نمی کرد.
نمی بخشم ات بخاطر  اینکه ساده از من گذشتی از کسی که از تو هرگز ساده نگذشت.
نمی بخشم ات بخاطر اینکه ترس را اولین بار بعد از رفتنت به من فهماندی چه هولناک بود و هست!
نمی بخشم ات، تو شمه ای از بهشت بر من نمایاندی و کلید و بهشت را با خود بردی و مرا در برزخی رها کردی که در بلا تکلیفی اش حیرانم.
نمی بخشم ات بخاطر اینکه در ظلمت آن شب لعنتی خنده و امید و آرزوهایم را به جهنم فرستادی.
نمی بخشم ات بخاطر اینکه رفتنت سرمایی را درونم دمید که شعله ی فروزان هیچ آتشی قطره ای از یخ اش را ذوب نمی کند.
نمی
بخشم ات، تو دوست داشتم ،تمام احساسم را ساده و کوچک پنداشتی .صدای قلبم  
که ضجه می زد شنیدی، گریه سر دادی که صدای قلبم را که التماست می کرد 
نشنوی.
نمی بخشم ات بخاطر اینکه به شعورم در شناختن ات توهین کردی.
نمی بخشم ات چون مرا معتاد بودن ات کرده بودی.
امروز و حالا دلم از تمام حرفهای زیبا نمای، بد سیرت  بهم می خورد. از این بدسگالی که برای عشقم
رقم زدی بی زارم. از خودم از تو بیزارم. از صدای خودم، از صدای تو در گوشم
بیزارم. از نگاهم یخ زده ام که به دنبال چشمان بی روحت دودو می زند. از 
دستانم که روزی فکر می کردم که دیگر هرگز فاصله انگشتانش خالی نخواهد ماند از دستان تو که دستانم را واحد کرده بود.
چه پاداش گران بهایی در ازای همه ی عمر عشقم پیشکش ام کردی، دست دلت درد نکند.

نوشته شده در چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب: تو را نمی بخشم,,,,ساعت 19:21 توسط shabnam shalchi| |

 جرم من عاشق شدن

حرف من دوست داشتن تو



آن وقت که چکش قاضی به صدا در می آید نگاه من به تو که همه ی زندگی منی
به تو که دوست دارم


وکیل مدافع می گه چرا عاشق شدی اما نمی دونه که کار من عاشق شدن نیست
کار دل عشق


من را محکوم کردن به اعدام...


محکومم کردن چون تو من را دوست نداشتی طناب دار را دور گردنم می ندازند
حالا دیگه ۱ ۲ ۳ را می گن


و من فقط از تو یک سوال دارم چرا من را دوست نداشتی؟ 

نوشته شده در چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:جرم من,,,عشق,,,,ساعت 19:17 توسط shabnam shalchi| |

 وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ،‌ نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ،‌ یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود……………

                                                                نمی بخشمت……………

 

نوشته شده در شنبه 15 بهمن 1390برچسب:نمی بخشمت,ساعت 8:28 توسط shabnam shalchi| |

گل نازم دلم تنگه نذاشتن پیشه هم باشیم 

باید هر دوجدا از هم شریک  دردو غم باشیم

دلم تنگه واسه چشمات

دلم تنگه گل نازممنم مثل تو دل گیرم

میدونم عاقبت یک شب  از این  دل تنگی میمیرم 

دلم تنگه گل نازم نگی از تو جدا بودم 

اگه پرسیدن اون کی بودنگی من بی وفا بودم 

دلم تنگه واسه چشمات 

دلم تنهگه واسه چشمات 
 
 
نوشته شده در شنبه 15 بهمن 1390برچسب:♥♥♥♥♥گل نازم♥♥♥♥♥,ساعت 8:23 توسط shabnam shalchi| |

 دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟ 

پسر: آره عزیز دلم . . . 
دختر: منتظرم میمونی ؟ 
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت: منتظرت میمونم عشقم . . 
دختر: خیلی دوستت دارم . . 
پسر: عاشقتم عزیزم . . 


بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد .. 
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی . . 
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟ 
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟ 
دختر: بی درند که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟!! 
چرا به من کسی چیزی نگفته بود .. بی امان گریه میکرد . . 
پرستار
: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد

 
نوشته شده در پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:عمل قلب ,ساعت 20:8 توسط shabnam shalchi| |


Power By: LoxBlog.Com